مستبصر سوئیسی مهم ترین عامل گرایشش به تشیع را روایت صحیح بخاری از پیامبر(ص) عنوان کرد.
مستبصر سوئیسی مهم ترین عامل گرایشش به تشیع را روایت صحیح بخاری از پیامبر(ص) عنوان کرد.
ابوشاکر دیصانی از منکرین خدا، با امام صادق علیهالسلام مناظراتی داشته است؛ و همچنین وی سؤالاتی از هشام بن حکم نموده و هشام پاسخ آنها را از آن حضرت گرفته و برای او نقل کرده است.
ابوشاکر روزی به هشام بن حکم گفت، در قرآن آیه ای بیان شده که مطابق با اعتقاد ماست و آن آیه این است: (و هو الذی فی السماء اله و فی الأرض اله) [1] .
امام صادق علیهالسلام مناظرات فراوانی با ابن ابی العوجای ملحد داشته که برخی از آنها در زمینهی توحید بوده است. ابن ابی العوجا که نام اصلی او عبدالکریم میباشد از ملحدین و منکرین ادیان آسمانی و از جمله کسانی بود که به اعتراف خودش، احادیث دروغین را به احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله آمیخته بود، که وضعیت روحی او از مناظرات آینده اش با امام صادق علیه السلام روشن میگردد، او با وجود مناظرات بسیاری که با امام علیهالسلام داشت، سرانجام همانند ابن مقفع ملحد در حالت کفر و الحاد کشته شد.
هشام بن حکم میگوید: در مصر زندیقی به نام عبدالملک با کنیهی ابوعبدالله بود که نام امام صادق علیهالسلام به گوش او رسیده بود؛ او چون به مدینه آمد تا با آن حضرت مناظره کند، به او گفتند: امام صادق علیهالسلام به مکه رفته است، پس او به مکه آمد و در حالی که ما در طواف خانهی خدا خدمت آن حضرت بودیم؛ او نیز رسید، پس شانهی خود را به شانهی امام صادق علیهالسلام زد. امام صادق علیهالسلام به او فرمود: اسم تو چیست؟ او گفت: عبدالملک. فرمود: کنیهی تو چیست؟ گفت: ابوعبدالله امام صادق علیهالسلام فرمود: آن پادشاهی که تو بندهی اویی کیست؟ آیا او از پادشاهان زمین است یا از پادشاهان آسمان؟ و این که گفتی: پدر عبدالله هستی؛ آیا فرزند تو عبد خدای آسمان است و یا عبد خدای زمین؟ هر چه بگویی محکوم خواهی بود. پس او نتوانست پاسخی بدهد و امام صادق علیه السلام به او فرمود: هنگامی که از طواف فارغ گردیدم نزد من بیا [تا پاسخ کامل تو را بدهم]. چون امام علیه السلام از طواف فارغ گردید، آن زندیق آمد و همانند ما مقابل آن حضرت نشست.
ابوحنیفه نعمان بن ثابت متوفای سال 150 هجری، از جمله کسانی است که درباره مسایل مختلف، پرسشهای فراوانی از امام صادق پرسیده است. وی همواره میگفت:
ما رأیت أعلم من جعفر بن محمد
کسی را عالمتر از جعفر بن محمد ندیدم. [1] .
مرحوم مجلسی به نقل از کنز الفوائد روایت میکند: روزی امام صادق با ابوحنیفه غذا میخورد. در پایان غذا، یک بحث علمی بین آن دو رد و بدل شد. روز دیگر ابوحنیفه در مراسم حج، نزد امام صادق آمد و امام با او معانقه نمود و از احوال او و خانوادهاش پرسید. فردی سؤال کرد: یابن رسول الله، آیا این مرد را میشناسی؟ امام فرمود: من از او و خانوادهاش احوالپرسی میکنم و تو میپرسی آیا او را میشناسم؟ این ابوحنیفه فقیهترین مردم شهر خودش است. [2] .
البته بارها امام به کارهای اشتباه ابوحنیفه نیز اعتراض داشته و بارها به او میفرمودند که قیاس مکن. روزی فتوایی از ابوحنیفه صادر شد که وقتی امام صادق آن را شنید، فرمود:
فی مثل هذا القضاء و شبهه تحبس السماء ماءها و تمنع الأرض برکتها [3] .
چنین فتواها و قضاوتهایی است که آسمان و زمین برکت خود را حبس میکنند.
کنایه از این که خداوند از نزول برکات آسمانی و زیادی برکات زمینی بر اثر غضبش جلوگیری میکند.
پی نوشت ها:
[1] الامام الصادق والمذاهب الاربعة، ج 1، صص 295-279.
[2] بحارالانوار، ج 47، ص 240.
[3] اصول کافی، ج 5، ص 290.
در یک برنامه تلویزیونی زنده، یک هنرپیشه زن پاکستانی با یکی ازمفتیان این کشور که فتوای شلاق زدن او را صادر کرده بود، مناظره جالب توجهی را انجام داده است.